|
جمعه 11 اسفند 1391برچسب:جملات احساسی, :: 1:3 :: نويسنده : faeze
به نام خدا چندتا جمله گذاشتم حالشو ببرید... شب در چشمان من است به سياهي چشمهايم نگاه کن ! روز در چشمان من است به سفيدي چشمهايم نگاه کن ! شب و روز در چشمان من است به چشمهايم نگاه کن ! پلک اگر فرو بندم جهان در ظلمت فرو خواهد رفت . "مرحوم حسین پناهی" ************************************************************************************************
هـمه در دنیـا کـسی را دارنــد،بــرای خودشــان “خــُسـرو” و “شیـــرین” . . . “لیـلی” و “مـَجنــون” “رامیـن” و “ویـس” . . . “پیــرمــَرد” و “پیرزَن” “تــو” و “اون” . . . “مــَن” و “تــَنهـآیی . . .” +++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ بچه ها برام دعا کنین امتحان فردام رو خوب بدم... ![]()
سلام دوستان براتون جمله گذاشتم فقط بخندین...
گارسون : چه میل دارید؟ آب میوه؟ سودا؟ شکلات؟ مایلو (شیر شکلات)؟ یا قهوه؟
مشتری : لطفا یک چای !
گارسون : چای سیلان؟ چای گیاهی؟ چای بوش؟ چای بوش و عسل؟ چای سرد یا چای سبز؟
مشتری: سیلان لطفا
گارسون: چه جور میل دارید؟ با شیر یا بدون شیر؟
مشتری: با شیر لطفا
گارسون: شیر؟ پودر شیر یا شیر غلیظ شده؟
مشتری: شیر غلیظ شده لطفا
گارسون: شیر بز، شیر شتر یا شیر گاو؟
مشتری: لطفا شیر گاو.
گارسون: شیر گاوهای مناطق قطبی یا شیر گاوهای آفریقایی؟
مشتری: فکر کنم چای بدون شیر بخورم بهتره
گارسون: با شیرین کننده میل دارید یا با شکر یا با عسل؟
مشتری: با شکر
گارسون: شکر چغندر قند یا شکر نیشکر؟
مشتری: با شکر نیشکر لطفا
گارسون: شکر سفید، قهوه ای یا زرد؟
مشتری: لطفا چای را فراموش کنید فقط یک لیوان آب به من بدهید
گارسون: آب معدنی یا آب بدون گاز؟
مشتری: آب معدنی
گارسون: طعم دار یا بدون طعم؟
مشتری: ای بمیـــــــــــری الهــــــــی!!
ترجیح میدم از تشنگی بمیرم فقط به شرط اینکه تو خفه شی و گورتو گم کنی
00000000000000000000000000000000000000000
پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم . دختر لبخندی زد و گفت ممنونم . تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد ... حال دختر خوب نبود ... نیاز فوری به قلب داشت ... از پسر خبری نبود ... دختر با خودش میگفت : میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی ... ولی این بود اون حرفات ... حتی برای دیدنم هم نیومدی ... شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم ... آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید ...
چشمانش را باز کرد . دکتر بالای سرش بود . به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده . شما باید استراحت کنید ... درضمن این نامه برای شماست . دختر نامه رو برداشت ولی اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد . بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود : سلام عزیزم . الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام . از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم . پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم ... امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه . (عاشقتم تا بینهایت)
خدا وجود نداره!
استاد سر کلاس گفت کسی خدا رو دیده؟ همه گفتند : نه !!
استاد گفت کسی صدای خدا را شنیده ؟ همه گفتند : نـــــه !!
استاد گفت کسی خدا را لمس کرده؟ همه گفتند : نــــــــــه !!
.
استاد گفت پس خدا وجود ندارد
.
یکی از دانشجویان بلند شد و گفت :
کسی عقل استاد را دیده ؟ همه گفتند : نـــــه !!!
کسی صدای عقل استاد را شنیده ؟ همه گفتند : نــــــــه !!!
کسی عقل استاد را لمس کرده ؟ همه گفتند : نــــــــــــــــه !!!
دانشجو گفت پس استاد عقل نداره
اگر اینها نبود...
مداد رنگی
همه مداد رنگی ها مشغول بودند
به جز مداد سفید
مداد رنگی
هیچ کس به اون کار نمیداد
همه میگفتند تو به هیچ دردی نمیخوری
یک شب که مداد رنگی ها توی سیاهی کاغذ گم شده بودند
مداد سفید تا صبح کار کرد
ماه کشید مهتاب کشید و آنقدر ستاره کشید
که کوچک و کوچک و کوچکتر شد
و صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی اون دیگه با هیچ رنگی پر نشد
گاه سکوت یک دوست معجزه میکنه
و بهمون میگه که همیشه بودن در فریاد نیست
![]() ![]() |